کمتر کسی است که نام ارتشبد غلامعلی اویسی را شنیده باشد و یاد وقایع خونین 15 خرداد 1342 و 17 شهریور 1357 به ذهنش خطور نکند. اما آنچه کمتر درباره این فرمانده نظامی شنیده شده، چهره واقعی، پشت پردههای قدرت، فساد و نقش او در تاریکترین فصلهای تاریخ معاصر ایران است.
غلامعلی اویسی در سال 1297 در قم به دنیا آمد. با وجود سواد و شایستگی اندک، بهواسطه روابط نزدیک با دربار و حضور فعال در انجمن فراماسونری «اخوت»، پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد. طبق خاطرات ارتشبد فردوست، اویسی «افسری کمسواد، بیانضباط و فاقد درک نظامی» بود که حتی در دوران دانشکده افسری، از حضور در کلاسها طفره میرفت و به جای آموزش، انبارگردان بود.
فردوست مینویسد: «اویسی اهل مطالعه نبود و تنها از طریق چاپلوسی و نزدیکی به شاه، به قدرت رسید.»
دست آلوده به تریاک و خون
اویسی در زمان فرماندهی ژاندارمری، متهم به مشارکت در قاچاق گسترده تریاک از افغانستان و ترکیه بود. به گفته منابع اطلاعاتی آن زمان، او تریاکهای کشفشده را بهصورت سیستماتیک جمعآوری و به خارج از کشور منتقل میکرد. حتی همسرش در کرمان شبکه بستهبندی و توزیع تریاک در اختیار داشت.
ثروت حاصل از این تجارت غیرقانونی، به گفته فردوست، به میلیاردها تومان میرسید که همگی به دلار تبدیل و از کشور خارج شدند.
چهرهای منفور از دید مردم و همقطاران
برخورد خشن و دیکتاتورمآبانه اویسی با مردم در مناطق مختلف کشور، باعث شکلگیری چهرهای منفور از او شد. گزارشهایی از ساواک نشان میدهد که اهالی روستاهای اطراف قم، از ظلم مستقیم او و رفتار خشنش در رنج بودند. او خود را "نماینده شاه" میدانست و تهدید میکرد که با قدرت خود "هرکه را بخواهد از بین خواهد برد."
ارتشبد قرهباغی، رئیس وقت ستاد ارتش نیز درباره او میگوید: «اویسی فردی دروغگو و متملق بود که فقط به دنبال قدرت بود و بهمحض اینکه اوضاع را بحرانی دید، برای فرار از کشور اقدام کرد.»

نقش مستقیم در کشتار 17 شهریور
در آخرین روزهای رژیم پهلوی، اویسی مجدداً به عنوان فرماندار نظامی تهران منصوب شد. دستور تیراندازی به مردم در میدان ژاله، که به «جمعه سیاه» شهرت یافت، مستقیماً از سوی او صادر شد. این واقعه، نقطه عطفی در تشدید انقلاب اسلامی بود.
فرار، کودتا، و مرگ در غربت
پس از خروج از ایران در دی 1357، اویسی در فرانسه با کمک نیروهای سلطنتطلب، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل، پروژه تشکیل «ارتش آزادیبخش» و طرح کودتا علیه جمهوری اسلامی را کلید زد. اما این تلاشها به نتیجه نرسید و او در 11 بهمن 1362 در پاریس توسط افراد ناشناس ترور شد.
غلامعلی اویسی نه تنها بهخاطر نقش مستقیمش در کشتار مردم، بلکه بهدلیل فساد سیستماتیک، سوءاستفاده از قدرت و ارتباطات پنهان با گروههای فاسد، در حافظه تاریخی ملت ایران به عنوان یکی از سیاهترین چهرههای دوران پهلوی باقی مانده است. او نمونهای بارز از نظامیان خودکامهای بود که همزمان هم به جان مردم و هم به دارایی کشور خیانت کردند.
انتهای پیام/