باشگاه خبرنگاران پویا؛ سیاستهای جنجالی ترامپ در عرصه جهانی، از زیر سوال بردن ناتو گرفته تا تضعیف جایگاه دلار، نظم قدیمی دنیا را بههم ریخت. حالا خیلی از کشورها دنبال راهیاند تا بدون تکیه به آمریکا، قواعد بازی را خودشان بنویسند. آیا وقت نظم جدید جهانی رسیده است؟
دولت دوم دونالد ترامپ در مدت زمانی کوتاه، تحولاتی اساسی در سیاست خارجی ایالات متحده ایجاد کرد که نظم بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم را با چالشهای جدی روبهرو ساخت.
ترامپ با اتخاذ سیاستهای غیرمتعارف و فاصلهگیری از توافقات جهانی، جایگاه ایالات متحده را در نهادهای بینالمللی تضعیف کرد و شکافهای عمیقی در روابط واشنگتن با متحدان سنتیاش ایجاد کرد. این تحولات موجب نگرانیهایی درباره آینده نظم جهانی شده است.
بازنگری در سیاست خارجی آمریکا
در حوزه دفاعی، ترامپ با بازتعریف نقش ایالات متحده در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، بهطور آشکار از تعهدات امنیتی آمریکا نسبت به کشورهای اروپایی و ژاپن انتقاد کرد. این انتقادات منجر به بروز تنشهای بیسابقه در این اتحاد نظامی شد. فشار ترامپ بر کشورهای عضو ناتو برای افزایش سهم خود در بودجه دفاعی نیز روابط واشنگتن با متحدان دیرینهاش را تیرهتر کرد.
همزمان در عرصه همکاریهای اطلاعاتی، اعتماد سنتی آمریکا به کشورهای متحدی چون بریتانیا، کانادا، استرالیا و نیوزیلند تضعیف شد. این اقدام نشاندهنده کاهش همکاریهای چندجانبه و بیاعتمادی در بین بلوک غرب است.
در سازمان ملل متحد نیز آمریکا از سیاستهای پیشین خود فاصله گرفت و به مواضعی نزدیک به کشورهایی مانند روسیه، بلاروس و کره شمالی گرایش یافت. این تغییرات جهتگیری، اروپا را وادار کرد تا به فکر تقویت بنیه دفاعی خود و حتی احتمال دستیابی به بازدارندگی هستهای مستقل باشد.
کاهش نقش دلار و ظهور نهادهای مالی جایگزین
یکی از مهمترین پیامدهای سیاستهای ترامپ، کاهش تدریجی نقش دلار در مبادلات جهانی بود. کشورهایی همچون چین، هند و برزیل با انعقاد توافقنامههای دوجانبه ارزی، تلاش کردند تا وابستگی خود را به دلار کاهش دهند و استقلال اقتصادی بیشتری به دست آورند.
این روند، جایگاه سنتی صندوق بینالمللی پول (IMF) را زیر سؤال برده است. هرچند آمریکا همچنان به نقش IMF متکی است، نهادهایی مانند «صندوق ذخیره آمریکای لاتین» (FLAR) و «ابتکار چیانگمای» در آسیا بهعنوان جایگزینهای منطقهای در مدیریت بحرانهای مالی مطرح شدهاند.
بیاعتمادی به G-7 و G-20 و تقویت نفوذ چین
دولت ترامپ همچنین رویکردی بیاعتمادانه نسبت به نهادهای بینالمللی همچون گروه 7 (G-7) و گروه 20 (G-20) اتخاذ کرد. تلاشها برای بازگرداندن روسیه به گروه 7 و نادیده گرفتن برخی نشستهای کلیدی باعث شد که سایر کشورها به فکر بازتعریف این نهادها بدون حضور آمریکا بیفتند.
در همین حال، چین با تقویت نفوذ خود در نهادهای جهانی به یکی از سه سهامدار اصلی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی تبدیل شده است. چین آماده است نقش رهبری در ساختارهای اقتصادی بینالمللی را بر عهده گیرد.
حرکت بهسوی نظم جهانی جدید
در شرایطی که آمریکا بهطور فزایندهای از رهبری جهانی عقبنشینی میکند، سایر قدرتهای اقتصادی و نظامی ممکن است با تشکیل ساختارهایی مانند G-9 یا G-12، خلأ ناشی از این عقبنشینی را پر کنند. این گروههای جدید میتوانند در مدیریت بحرانها و حفظ ثبات جهانی نقش مؤثری ایفا کنند.
جمعبندی
نظم جهانی که پس از جنگ جهانی دوم با محوریت ایالات متحده شکل گرفته بود، اکنون در حال تغییر است. کشورهای اروپایی، ژاپن و دیگر متحدان آمریکا در تلاشاند تا با تشکیل نهادهای نوین و تقویت همکاریهای چندجانبه، نقش فعالی در حل بحرانهای جهانی ایفا کنند.
سیاستهای خارجی دولت ترامپ، اگرچه با انتقاداتی روبهرو شد، اما تحولی جدی در ساختار قدرت جهانی ایجاد کرد که ممکن است به آغاز دورهای جدید از رقابتها و همکاریهای جهانی بدون سلطه مطلق ایالات متحده منجر شود.
منبع: فارن افرز
پایان پیام/