باشگاه خبرنگاران پویا؛ استقلال با توجه به تساوی مقابل هوادار همچنان با مربی مونته نگرویی خود روی ریل نبردن است و انتقادات از این مربی بالا گرفته است. این در حالی است که این مربی در بدو ورود توسط مدیرعامل این تیم با برانکو سرمربی موفق پرسپولیس مقایسه شده بود اما عملکرد این مربی چیز دیگری نشان میدهد.
استقلال در حالی با هوادار به تساوی رسید که مقابل این تیم بازی بدون برد را تجربه نکرده بود و امید روانخواه در این بازی توانست استقلال را از اولین برد خود با بژوویچ جلوگیری کند. استقلال با این تساوی رکورد قبلی خود مقابل این تیم را از دست داد و نکته جالب دیگر برای این تیم هفت بازی بدون کلین شیت است که برای تیمی مانند استقلال عجیب به نظر میرسد.
اما خارج از برد و باخت که در ذات فوتبال است نکات جالبی در مورد استقلال و سرمربی خارجی این تیم به چشم میخورد. بژوویچ که چندان به ادامه همکاری از طرف استقلال هم به دلایل نتایج به دست آمده امیدی ندارد قرار بود برانکوی استقلال شود. مربی که شب بازی دربی به عنوان سرمربی انتخاب شد و بزرگترین اشتباه او نشستن روی نیمکت تیمی بود که حتی یک جلسه تمرین هم با این تیم نداشت.
برانکوی استقلال در حقیقت الهام گرفته از روزهای درخشانی بود که پرسپولیس رقیب دیرینه این تیم در یک دهه با رهبری برانکو ایوانکویچ داشت. پرسپولیس قبل از حضور برانکو روی نیمکت این تیم روزهای پر فراز و نشیبی را سر میکرد؛ از سجده شکر کاپیتان سابق این تیم در زمین آزادی به دلیل نیفتادن تیم به لیگ پایینتر گرفته تا حضور دو سرمربی در یک روز تمرینی در زمین درفشیفر که از عجایب روزگار بود، در هر صورت در یک تصمیم جالب نژادفلاح مدیرعامل این تیم با مشورت با بعضی پیشکسوتان و بزرگان آن روز این تیم با برانکو به توافق رسید و این مربی را به پرسپولیس آورد.
شاید در بحث حضور برانکو در پرسپولیس 2 نکته حائز اهمیت باشد؛ نکته کلیدی اول در مورد این مرد کروات عدم تحمل گزینههای داخلی روی نیمکت این تیم بود که هواداران از این مربی استقبال کردند و نکته دوم هم شناخت کافی این مربی از شرایط فوتبال داخلی کشور ما بوده است.
خالی از لطف نیست که به روزهای این مربی در کنار بلاژویچ فقید بپردازیم؛ برانکو سالها در کنار بلاژ کروات در تیمهای ملی کرواسی و بعد در ایران فعالیت داشت و لقب پرفسور را همین سرمربی به او داد.
بلاژوییچ در مورد این مربی او را یک روانشناس کامل و موثر در جریانات یک تیم تعریف میکرد، مربی که جنبه شناختی او از تیمها بیشتر از جهت فنی میچربید. برانکو سرمربی این تیم شد و البته نتایج ابتدایی ضعیفی گرفت اما در نهایت توانست برای پرسپولیس منشا خیرات بسیاری باشد؛ پرسپولیسی که شاید تا همین یکی دو فصل اخیر هم از نسل برانکو ارتزاق کرده است.
در مورد بژوویچ و استقلال هم این موضوع می توانست صادق باشد اما یکی از مشکلات اصلی در مورد این مربی و تیم استقلال عدم شناخت دو طرف از یکدیگر بوده است که باید قبل از این انتخاب به آن فکر میشد.
بژوویچ در حالی از استقلال خوزستان استعفا داد که بیشتر از یک نیم فصل در استقلال خوزستان به عنوان مربی روی نیمکت این تیم نشسته بود و روی پلههای هواپیما سرمربی استقلال شد و در ایران ماند اما این همه موضوع برای این مربی نیست و نبوده است چراکه اگرچه این مرد مونته نگرویی در تیم خوزستانی خاطرات نسبتاً خوبی از خود به جای گذاشته بود و یقه تیمهای بزرگی را در همین فصل گرفته اما لحاظ کردن این موضوع که فضای استقلال خوزستان با تیمی مانند استقلال متفاوت است و فلسفه واکنشگرایی که در تیم دیگری به دلایل مختلف جواب داده است آیا در این تیم تهرانی و پرهوادار هم جوابگو خواهد بود؟
این سوالی بود که مدیران استقلال باید در ابتدا به جواب آن میرسیدند و دست به انتخاب میزدند از سوی دیگر بژوویچ هم باید قابلیت روانشناختی خود از تیم را در این بازیها نشان میداد، استقلال مشخصاً دچار یک بیماری روانی شده است که این تیم را به نبردن سوق میدهد، آفتی که برای حل آن بحث روحی تاثیرگذار است و مباحث فنی به گوشه خواهند رفت.
به نظر میرسد بژوویچ که البته تا حدودی گریبانگیر چاشنی بدشانسی هم بوده است نتوانسته خود را به تیم ثابت کند و در ادبیات فوتبالی قد این مربی کوتاهتر از بعضی از بازیکنان حال حاضر این تیم است.
آینده برانکو برای پرسپولیس زمانی رقم خورد که در بدترین شرایط این تیم پرسپولیس توانست با نتیجه 4 بر 2 دربی را برای خود کند و هواداران به این مربی اعتماد کردند، برانکوی استقلال هم دقیقاً به چنین فضا و جوی برای حمایت هواداران خود نیاز دارد، شاید اگر روز دربی نتیجه فرق میکرد الان کاملاً شرایط برای او متفاوت بود و دست بالا را روی نیمکت این مربی داشت.
همچنان که استقلال با مشکلات درونی خود مواجه است، این تیم به دنبال راهحلهایی برای بازگشت به دوران اوج خود است. اما در چنین شرایطی، تغییرات مستمر و نبود ثبات در کادر فنی میتواند همچنان بزرگترین چالش برای این باشگاه باشد. بژوویچ در حالی که از لحاظ فنی تجربههای مختلفی داشته است، اما مسأله اصلی که در استقلال باید به آن پرداخته شود، بیشتر به روانشناسی تیم و هماهنگی میان بازیکنان و کادر فنی مربوط میشود.
استقلال در مقایسه با دیگر تیمهای لیگ، به وضوح مشکلاتی در زمینه اعتماد به نفس و تمرکز دارد. این موضوع نه تنها به ضعفهای فنی تیم مربوط است، بلکه بخش عمدهای از آن به روحیه و انگیزه بازیکنان نیز برمیگردد. در این میان، حضور یک مربی که بتواند با بازیکنان ارتباط عمیقتری برقرار کند و فضای مثبتتری ایجاد کند، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
بژوویچ به عنوان یک مربی با سابقه بینالمللی و شناخت نسبتاً خوب از فوتبال ایران، باید به زودی راهی برای جلب اعتماد و حمایت هواداران پیدا کند. به نظر میرسد، برای استقلال بازگشت به مسیر موفقیت تنها با تغییرات در کادر فنی یا استراتژیهای بازی نمیتواند حاصل شود، بلکه این تیم نیاز به یک تغییر اساسی در نگرش و روحیه تیمی دارد.
اگرچه آینده این مربی هنوز کاملاً روشن نیست، اما آنچه مسلم است، استقلال باید در قدمهای بعدی خود به تیمی تبدیل شود که نه تنها از لحاظ فنی بلکه از لحاظ روانی و فرهنگی هم به یک انسجام کلی دست پیدا کند. هواداران این تیم بیصبرانه منتظر روزهایی هستند که تیم محبوبشان بتواند با قدرت به میدانهای سخت بازگردد و در پایان فصل، جایگاه قابل قبولی در جدول لیگ داشته باشد.
به هر حال، اگر استقلال با این روند به مسیر خود ادامه دهد، ممکن است بیشتر از هر چیزی با بحرانهای بزرگتری روبرو شود. بژوویچ و مدیران باشگاه باید به خوبی این چالشها را درک کنند و با یک برنامه بلندمدت و هوشمندانه، از این شرایط دشوار عبور کنند.
پایان پیام/