باشگاه خبرنگاران پویا: فیلم «برفآخر» به کارگردانی امیرحسین عسگری، داستانی عمیق و احساسی را در فضایی سرد و مینیمالیستی روایت میکند که در آن عشق و امید به عنوان دو نیروی محرکه، تحول شخصیت اصلی را از افسردگی و یکنواختی به عشق و زندگی رقم میزنند. این اثر با فضاسازی بینظیر و تضادهای هوشمندانه، نه تنها بیننده را به دنیای درونی شخصیتها نزدیک میکند، بلکه لحظههای مهمی درباره امید و عشق را نیز به تصویر میکشد.
علی امیرسیافی: «برفآخر» روایتگر یک عشق در فضای سرد، مینیمال و آمیخته با مولفههای طبیعتگرایانه است. داستان این فیلم به تغییر و تحول یک کاراکتر از نقطهای سرد و بیروح به نقطهای گرمابخش از جنس عشق و امید میپردازد. این تغییر شخصیت به خوبی شکل گرفته و در پایان فیلم برای مخاطب باورپذیر و ملموس میگردد.
بعد از معرفی شخصیت دکتر (با هنرمندی امین حیایی) در ابتدای داستان، ریتمی کند بر فضای روایی فیلم حکمفرما میشود که برگرفته از روحیات و خصوصیات این کاراکتر است.
«دکتر» در زندگیاش دچار افسردگی است. این افسردگی همچنین با سکوتهای متعدد از سوی این شخصیت همراه شده و درست در همین نقطه است که ریتم کند، به مخاطب اجازه ورود به دنیای این شخصیت را داده و همراهی لازم را فراهم میسازد.

«امین حیایی و لادن مستوفی در نمایی از فیلم برفآخر»
فضاسازی سرد و بیروح فیلم نیز در خلق این همراهی بیتأثیر نیست. این نکته به یقین حاکی از موفقیت در پرداخت به داستان (کارگردانی) توسط «امیرحسین عسگری» است. چنین فضاسازیای اما، وابسته به چند عامل مهم در فیلم است:
1- انتخاب لوکیشن برفی و سرد از سوی فیلمساز و گرفتن قابهای اکستریملانگشات از سوی فیلمبردار: این دو موضوع در کنار هم باعث میشوند که عنصر «مکان» هرچه بیشتر به مخاطب معرفی شده و شخصیتها در آن فضای سرد، بیرنگ و یکنواخت رها شوند.
2- یکی دیگر از عوامل مؤثر در این موضوع، موسیقیمتن فیلم است. موسیقی آمیخته با تمهای دراماتیک به عنوان مکملی برای القای احساس مدنظر عمل کرده و پیوند آن با سکوت حاکم بر فضا و شخصیت، ترکیبی تازه را ایجاد میکند که نوعی از مینیمالیسم نیز در آن احساس میشود.

برفآخر پر است از تضادها (هم در متن داستان و هم در نحوه کارگردانی آن). تضاد میان دو کاراکتر اصلی از منظر خصوصیات رفتاری و اخلاقی، تضاد موقعیتهای ایجاد شده برای هر شخصیت (شخصیت دکتر که دامپزشک یک گاوداری است و شخصیت زن (با بازی لادن مستوفی) که در امر رهاسازی گرگها دخیل است). و همچنین تضاد میان فضاهای نوری (در محیطهای بیرونی فضای نوری کاملاً سرد و بیروح است، اما در محیطهای داخلی فضای نوری گرم و دلنشین جلوه میکند).
فیلمنامه و داستان «برفآخر» حس و حال و حرفهای مهمی برای گفتن دارد. حرفهایی از جنس «امید» و «عشق». کارگردانی آن نیز در درجه بالایی قرار میگیرد. بنابراین «برفآخر» اثر موفقی در کارنامه فیلمسازش به حساب میآید.
پایان پیام/